The Pianist - [FA] Metrics {time:ms;} Spec {MSFT:1.0;} <-- Open play menu, choose Captions and Subtiles, On if available --> <-- Open tools menu, Security, Show local captions when present -->

b.Shoa's Movie Archive

 

آقاي اسپيلمن؟

 

فقط براي ديدن شما اينجا اومدم
عاشق آهنگاتون هستم

 

ـ شما کي هستيد؟
اسمم دروتا است؛ خواهر جرک

 

شما زخمي شديد!
نه؛نه؛ چيزي نيست

 

ميتوني بعدا براش يه نامه بنويسي
الان وقت خوبي براي اينکار نيست.بريم

 

کجا قايمش کرده بودي؟

 

ـ نميدونم چي بردارم
هميشه زيادي برمي داري

 

تو چندتا چمدون برميداري؟

 

نظرت چيه؛ عکس عمو سيمونو ببرم؟

 

ببرش؛ نبرش
هرچي دوست داري بردار

 

نميبيني از شدت نگراني چه حالي دارم؟

 

.اون برميگرده خونه؛ حالشم خوبه

 

بايد يه جعبه ديگم داشته باشيم
مامان؛ والدک اومد

 

خدارو شکر
والدک! زخمي شدي؟

 

ـ نه؛ چيزي نيست
خيلي نگرانت بودم

 

بهش گفتم نگران نباشه
مدارکت همرات بود

 

اگه با يه بمب صدمه ميديدي
ميدونستند کجا بايد ببرنت

 

هنريک؛ اين چيزارو نگو
خدا حفظش ميکنه

 

ـ بابا والدک اومد
ـ بهتون چي گفتم؟

 

ـ چي کار ميکنين؟
کسي اون کلاه لبه پهنمو نديده؟

 

ـ وارسا تنها ايستگاه راديويي نيست که وجود داره

 

بسته بندي کن؛ عزيزم
وسايلتو ببند

 

ـ کجا مي خواين برين؟
ـ بيرون از وارسا

 

ـ بيرون از وارسا؟ کجا؟
ـ مگه نشنيدي؟

 

ـ چي رو؟
ـ روزنامه رو نديدي؟

 

ـ روزنامه کجاست؟
ـ واسه بستن وسايل ازش استفاده کردم

 

.ـ دولت به لوبلين انتقال داده شده

 

همه مردا بايد شهرو ترک کنند؛ برن اطراف
رودخونه و يه خط جديد رو براي دفاع تشکيل بدند

 

کسي نيست که اينجا رو ترک نکرده باشه؛
فقط زنا. همه مردا رفتند

 

و فکر ميکنيد زماني که اونا يه خط جديدو
براي دفاع تشکيل دادن؛ شما چيکار مي کنيد؟

 

ـ همينجوري تو اون اطراف با چمدونا متحير
مي مونيد؟
ـ لوازمتو ببند؛ والدک. وقت نداريم

 

ـ من جايي نمي يام
خوبه. منم نمي يام

 

مسخره نباشيد
بايد همه با هم باشيم

 

ببينيد. اگه قراره بميرم
پس چه بهتر که تو خونه خودم بميرم

 

ـ خدا نکنه
ـ ساکت باشيد؛ يه چيزي ميگه. گوش کنيد

 

از بي بي سي در لندن....
....دولت انگلستان

 

having received no reply
to the observations presented...

 

...به دولت آلمان

 

.اعلان جنگ در آلمان نازي

 

ـ اوه خبراي خوبيه
ـ انتظار مي رود که

 

درخلال همين چند ساعت آينده باشد
فرانسه

 

Poland is no longer alone.

 

!عاليه؛ عاليه

 

ـ مامان؛ شام فوق العاده اي بود
ـ آره واقعا عالي بود

 

وقتي چيزي براي جشن گرفتن وجود داره
بايد تمام سعيتو بکني

 

!براي بريتانياي بزرگ و فرانسه

 

بهتون نگفتم؟ نگفتم؟
همه چي درست ميشه

 

.پنجاه و سه هزارتا

 

ـ همش همين؟
ـ بله. همش همين قدر برامون مونده

 

ـ 3/003`,پول خيلي زياديه
ـ نگاه کنيد

 

نکته هاي ديگر
راجع به اموال متقاضيان

 

به يهوديان اجازه داده خواهد شد تا به
اندازه 2/000 زلوتي در خانه هايشان نگاه دارند

 

ـ بايد با بقيش چيکار کنيم؟
ـ اونارو توي يه بانک پس انداز مي کنيم

 

بانک! کي ميتونه تا اين اندازه احمق باشه
که پولشو تو يه بانک آلماني بذاره؟

 

ميتونيم پولارو مخفي کنيم.اينجا رو نگاه کنيد
ميتونيم اونو زير اين گلدون کوزه اي مخفي کنيم

 

بهتون ميگم بايد چيکار کنيم
بايد روشهاي مختلفو آزمايش کنيم

 

ميدونيد ما تو جنگ قبلي چيکار کرديم؟

 

ما توي پايه ميز يه سوراخ ايجاد کرديم
و پولا رو توش مخفي کرديم

 

ـ اگه اونا ميزو با خودشون بردن چي؟
منظورت چيه؟

 

آلماني يا ميريزن تو خونه يهوديا و هر چي ميخوان
با خودشون ميبرن.وسائل، چيزاي قيمتي،همه چيز

 

ـ آره؟
ـ ميخوان با يه همچيين ميزي چيکار کنند؟

 

ـ دارين روي زمين چيکار ميکنين؟
ـ گوش کنيد.ببينيد

 

اينجا بهترين جاست
هيچکس به فکرش نميرسه زير گلدونو نگاه کنه

 

ـ نه، ببينيد من فکر کردم....‍‍پ
ـ واقعا؟ اين يه تغييره؟

 

ـ ميدونيد چيکار ميکنيم؟
ـ از روانشناسي استفاده مي کنيم

 

ما پول و ساعت مچي رو روي ميز ميذاريم و روشو مي پوشونيم
در يه منظر بسته

 

ـ خنگ شدي؟
ـ آلماني يا هيچوقت دقت نميکنن

 

اين احمقانه ترين کاريه که
تو عمرم ديدم.معلومه که دقت ميکنند. نگاه کن

 

.اينجارو نگاه کن

 

.احمق

 

- اونوقت تو به من ميگي احمق
خيلي خوبه. چون آخرين جايي که....ا

 

ـ ساعتها وقت ميبره
ـ ما عجله اي نداريم

 

ـ وقت نميبره
ـ چطوري مي خواي درشون بياري؟بگو ببينم

 

ـ چطوري ها؟
ـ ساکت باشين! بهتون دستور مي دم

 

ـ هر کدومشونو يکي يکي در مي ياري
ـ هيچ کس به من گوش نميده

 

.ساکت، خواهش مي کنم

 

ـ خانم وکيل، دستور دادنو دوست داره
ـ گوش کنيد. فقط گوش کنيد

 

ساعتو ميذاريم زير گلدون
و ‍پولو توي ويالون قرار مي ديم

 

اما من هنوزم مي تونم بزنم؟
بعدا مي فهميد

 

ـ جرک؟ من وادک اسپيلمن هستم
ـ وادک، حالتون چطوره؟

 

ما خوبيم، متشکرم
شما چطور؟

 

تو اين اوضاع خوبيم
حدس ميزنم فهميده باشم براي چي تماس گرفتي

 

هيچکاري نميتونيم بکنيم
اونا ديگه نميخوان استوديو رو باز کنند

 

بله، ميدونم، اما من...ر
نه موزيکي، نه راديويي براي لهستانييا

 

اما مطمئنا کار پيدا مي کني
اونم يه پيانيستي مثل تو

 

...شايد، شايدم نه، اما

 

خودتو ناراحت نکن، من براي
آينده کاريم تماس نگرفتم

 

هفته ها و هفته ها جرکو به ستوه آوردم
آخر ش گفت

 

بسيار خوب فردا باهام بيا
خوب منم اومدم و

 

.اوناا ونجا رو منفجر کردند

 

ـ .ملاقات با شما تو اون اوضاع شگفت آور بود
ـ واقعا؟

 

.بله؛ فراموش نشدني بود

 

ـ عاشق نوازندگيتون هستم آقاي سپيلمن
ـ لطفا منو وادک صدا کنيد

 

ـ هيچکس مثل شما چاپن نميزنه
ـ اميدوارم تعارف نباشه

 

ـ نه واقعا ميگم
ـ فقط سعي ميکردم مضحک باشم

 

ـ بريم يه قهوه بخوريم؟
ـ دوست دارم

 

و شما ، شما چيکار ميکنيد؟
ـ من درسمو تو آموزشگاه هنرهاي زيبا تموم کردم

 

شما موسيقي دان هستين؟
ـ بله. ولي هنوز مبتدي هستم

 

ـ چه سازي؟
ـ ويولون سل

 

عاشق اينم که زني رو
در حال نوازندگي با ويولون سل ببينم

 

ورود يهوديان ممنوع

 

اين خفت آوره
چطور جرات کردند؟

 

ميدوني مردم دوست دارن نازي باشن
حتي خيلي بيشتر از هيتلر

 

ـ ميرم اونجا شکايت کنم
نه بهتره اينکارو نکنيد، بهم اعتماد کنيد

 

!ـ براي کسي مثل شما اين خيلي توهين آميزه
ـ خداحافظ

 

.يه جاي ديگه رو پيدا مي کنيم

 

ـ ميتونيم تو پارک قدم بزنيم
ـ نه، نميتونيم

 

اين يه دستور رسميه
يهوديان اجازه ندارن تو پارک باشند

 

ـ خداي من. دارين شوخي ميکنين؟
ـ شوخي نميکنم. اين حقيقت داره

 

ما مي تونيم يه جاي ديگه روي نيمکت بشينيم
اما يه دستور رسمي ديگه ميگه
يهوديان اجازه ندارند روي نيمکت هاي عمومي بنشينند

 

.مزخرفه

 

ما فقط ميتونيم اينجا وايستيم و صحبت کنيم
فکر کنم اين اجازه رو داشته باشيم

 

خوب ، پس ويولون سل ميزني.اين عاليه
و آهنگ ساز مورد علاقت کيه؟

 

...چاپين؟ واقعا؟ خوب

 

حالا بايد ياد بگيري با ويلون سوناتاي اون بزني، نه؟

 

تو چي، واداک؟

 

شايد بتونيم با هم همکاري کنيم
من رو پيانو، تو هم رو ويولون سل

 

.آقاي سپيلمن شما واقعا بي نظيريد

 

.منو والداک صدا کن؟، خواهش ميکنم

 

رمز يهوديان در وارسو

 

...به موجب اين قانون کليه يهوديان در ناحيه وارسو

 

هنگام بيرون آمدن از خانه هايشان
شعارهاي نماياني به تن خواهند کرد

 

...اين حکم تا اول دسامبر1939اعتبار دارد

 

و تمام يهودياني که بالاتر از
دوازده سال دارند به اين حکم عمل خواهند کرد

 

...شعارها بر روي آستين راست نوشته خواهد شد

 

و ستاره اي به رنگ آبي به نشانه
داوود بر روي زمينه آن نمايان خواهد شد

 

...زمينه بايد به طور واضح و کافي بزرگ باشد

 

و مقياس ستاره
بايد از هر طرف هشت سانتيمتر باشد

 

عرض ستاره بازوها
بايد يک سانتيمتر باشد

 

يهودياني که به اين دستور احترام نگذارند
شديدا مورد مجازات قرار خواهند گرفت

 

فرماندار ناحيه وارسا
دکتر فيشل

 

ـ من نميپوشم
ـ من نميخوام برچسب زده بشم

 

.بذاريد اينو ببينم

 

نگفته اين بازو بندارو خودمون بايد تهيه کنيم؟

 

از کجا بايد اونا رو بگيريم؟
قرار نيست اونا رو بپوشيم
ما اونارو نميپوشيم

 

!تو

 

.بيا اينجا

 

چرا به ما احترام نذاشتي؟

 

.متاستفم

 

.راه رفتن تو پياده رو براي تو ممنوعه

 

.برو تو جوي کنار خيابون

 

اينو ديدي؟
چي؟ چيرو؟ دارم کار مي کنم. چي؟

 

اين چيه؟

 

ـ اينجا جايي که ميخوان مارو ببرن
ـ منظورت چيه؟

 

به دستور فرماندا ناحيه وارسا
دکتر فيشر

 

آنچه متعلق به يهود
در ناحيه وارسا است

 

There'll be created a Jewish district
in which Jews will have to reside.

 

يهوديان در خارج از منطقه تعيين شده مستقر خواهند شد

 

و بايد تا قبل از روز31 اکتبر 1940به آن منطقه منتقل بشوند

 

نميتونند هممون رو اونجا جا بدند
خيلي کوچيکه

 

.چهارصد هزار نفر از ما در وارسو هستند

 

نه، سيصدو شصت هزار نفر
پس اينجوري آسون ميشه

 

چيکار بايد بکنم؟

 

مامان؟

 

مامان اين چيه؟

 

!بيست زلوتي

 

.همينقدر برامون باقي مونده، 20 زلوتي

 

با بيست زلوتي چي ميتونم بخرم؟

 

.ديگه خسته شدم بسکه سيب زميني پختم

 

.قيمتي که من پيشنهاد ميکنم همينه

 

پيشنهاد من اينه که قبول کنيد
از هيچ کس ديگه اي نميتونيد بيشتر از اين بگيريد

 

اما اين يه بچستنه آقاي ليفر
دو هزارتا. توصيه ميکنم راضي بشيد

 

وقتي گشنتون بشه ميخواين چيکار کنيد؟پيانو رو بخوريد؟

 

!گمشو
تو چت شده؟

 

!تمومش کنيد
!داره دزدي ميکنه. بر بيرون

 

امروز چيزي نخورديد
از چي اينقدر ناراحتين

 

.شما مردم ديوونه ايد

 

دارم بهتون لطف ميکنم
دو هزار تا اونم با هزينه حمل و نقل

 

!تا حالا همچين کاري نکردم

 

امروز چيزي نخوردي
تو ديوونه اي

 

.ببرش

 

.سلام

 

.سلام

 

.دلم نميخواست بيام

 

دلم نميخواست اين چيزارو ببينم، اما...نميتونستم خودم نگه دارم

 

ـ حالت چطوره؟
ـ خوبم

 

.خوبه

 

نه اينطور نيست
اونا پسر عمومو دستگير کردند

 

.جرک ميگه اونا ميذارن بياد بيرون

 

ـ شرم آوره
ـ زياد طول نميکشه.نگران نباش

 

.منم با خودم همينو گفتم

 

.خيلي مزخرفه

 

.من...بايد برم

 

...خوب، ميبينمت

 

.زود

 

.خداحافظ

 

...خوب

 

واقعيت اينه که
فکر کردم همه چي داره بدتر ميشه

 

کجا مي خوابيم؟
من با دخترا تو آشپزخونه مي خوابيم

 

.تو، هنريک و بابا، اينجا

 

.نگاه کنيد

 

.بيان نگاه کنيد

 

.برين کنار

 

!برين کنار

 

!بابا! بابا

 

ـ چيزي فروختي؟
.ـ فقط يکي. داستوکي..احمق

 

سه زلوتي
ـ بهتر از ديروزه

 

سه زلوتي کهنه.و اينجا مردمي هستند که ميلييوني کار مي کنند

 

ـ ميدونم
ـ نميدوني، باور کن

 

اونا به نگهبانا رشوه مي دند
نگهبانا هم کور مي شن

 

اونا ماشيناي پر از غذا حمل مي کنند
تنباکو، شراب، لوازم آرايش فرانسوي

 

و فقرا هم دارن دور و برشون ميميرن
و هيچ اهميتي براشون نداره

 

ببخشيد، شما شوهر منو نديديد؟
ايزاک شرمن

 

يه مرد قد باند خوش اندام
با يه ريش کوچولوي خاکستري

 

ـ نه متاستفانه
ـ معذرت ميخوام .خداحافظ

 

ولي اگه ديدينش
برام بنويسي، باشه؟

 

.ايزاک شرمن

 

چرا ما بايد يه خيابون غير يهودي
تو منطقمون داشته باشيم؟

 

- Untranslated subtitle -

 

نگران نباشيد. اونا دارن اونجا پل مي سازن. نشنيديد؟

 

.يه پل! چه احمقايي

 

.آلمانيا فکر مي کنن اونا چقدر زرنگند

 

ولي ميدوني به چي فکر مي کنم؟
معتقدم اونا همشون احمقن

 

يه خانواده دارم که بايد بهشون غذا بدم
نصف وقتمو اينجا به هدر دادم

 

.منتظرم که بذارن برم داخل

 

شايد فکر کردن اومدم اينجا تا موزيک گوش بدم؟

 

ـ چيه؟ عجله داري؟
ـ چته؟

 

ـ يالا، يه کاري بکنيد
ـ خيلي خوب. برقصيد

 

!برقصيد

 

!يالا، برقص

 

.خيلي خوبه

 

تو چي؟
باهاش برقص

 

بذارين خيابونو خالي کنيم
تا يهوديا بتونن برقصن

 

.بيا. و تو

 

.ادامه بدين

 

!تندتر

 

!يا لا

 

!تندتر

 

!تندتر

 

!

 

يالا، تکون بخوريد
بياين يهوديا

 

برقصيد

 

.خوبه، اونا اينجان

 

.ايزاک هلر منتظرت بود

 

ـ واسه چي؟
ـ بشين چايي بخور

 

.وقتي دخترا برسن نهارو مي کشم

 

ـ خوب، اينجا چيکار مي کني؟
ـ کيک اورده

 

پدرش تو کار تجارت جواهراته
کارش خوبه

 

.جواهرات شگفت آور

 

ـ داريم سرباز گيري ميکنيم
ـ کي داره سرباز گيري ميکنه؟

 

به زرنگيت افتخار نکن هنريک
من مثل يه دوست اينجا اومدم

 

اونا همه يهوديا رو از کل نواحي کشور اوردند

 

خيلي زود نيم ميليون نفر
محله يهودييا رو پر مي کنند

 

ـ ما به پليساي يهودي بيشتري نيازي داريم
ـ آه پليساي يهودي

 

ازم ميخواي ارواح گشتاپو رو برات حاضر کنم.فهميدم.

 

ـ يه نفر بايد اينکارو بکنه هنريک
ـ اما چرا من؟

 

فکر کردم فقط پسراييرو که پدراي ثروتمند دارن سرباز گيري ميکني

 

...به پدرم نگاه کن، به ما

 

دارم بهت نگاه ميکنم
به خاطر همين هم اينجام
شما ها مي تونيد زندگي بهتري داشته باشين

 

ميخواي با فروختن چندتا کتاب خودتونو نجات بدين؟
بله ، لطفا

 

.من دارم بهتون کمک ميکنم

 

تو چي؟
تو يه پيانيست بزرگي

 

ما يه گروه جاز تو پليس داريم
اونا با آغوش باز بهت خوشامد ميگن

 

ـ به ما ملحق شو
ـ متشکرم، من کار دارم

 

.متاستفم، اون ميخواد کارو متوقف کنيد

 

کي اينو مي خواد؟

 

من هميشه ميگم
به طرف شرق نگاه کنيد

 

شماها تو يه محله کوچيک با
افرادي باهوش و حرفه اي هستيد

 

شما بهتر از ما هستيد اينجا يه محله بزرگه يه فاضلابه

 

يه کاري بهم بدبن
ـ تو يه هنروري

 

روح مردم رو بالا ميبري
به اندازه کافي

 

ـ ميخوام کمک کنم، يه کاري انجام بدم
تو خيلي معروفي

 

And you know what? You musicians
don't make good conspirators.

 

You're too... too musical.

 

ـ اون کيه؟
ـ سيمچه

 

.ماجرک

 

There are notices going up. City is
to be cleansed of the undesirables.

 

- There's always notices going up.
- Hello, Symche.

 

ديرک. مسيز ييسکن

 

يهوديا، همه سعيشونو مي کنن؟

 

اين بزرگترين پيانيست لهستانه
شايدم بزرگترين پيانيست جهان

 

والديسلاو سپيلمن
بيا با مجارک آشنا شو

 

ـ چطوري؟
ـ اسمتو مي دونم

 

ـ هيج وقت آهنگاتو نشنيدم
ـ مجارک قبلا تو ارتش بود

 

.مرد با استعداديه. فقط آدم سوسياليستي نيست

 

بهتره بري والداک
داره حکومت نظامي ميشه

 

ميدوني چند نسخه از از روزناممون چاپ کرديم؟

 

.پانصدتا

 

ميدوني چند درصد از مردم يه نسخه مي خونن؟
بيست درصد

 

که ده هزار خواننده به وجود مي ياره
اين ابتداي يک شورش خواهد بود

 

مجارک اونارو تو زيرشلواريش پنهان کرد
و گذاشتشون تو توالت ها

 

ـ توالت؟
ـ هر توالتي رو که تونستم پيدا کنم

 

آلماني يا هيچوقت از توالت يهوديا استفاده نمي کنن

 

.اونا خيلي خودشونو تميزتر مي دونن

 

.خواهش ميکنم، آقا ، خواهش مي کنم

 

بسه
کوچولوي حرومزاده

 

!بيا

 

!بسه

 

.بس کن

 

.بيا پسر بيا

 

.بلند شو! وايستا

 

خواهش مي کنم، يه امشبو فقط
نميخوام در مورد چيزاي بد صحبت کنيم

 

از غذاتون لذت ببريد
بعدش مي خوام يه چيز خنده دار براتون بگم

 

دکتر رازيجا رو مي شناسيد؟
جراح

 

آلمانيا بهش اجازه دادن تا واردمنطقه يهوديا بشه
و يه عمل جراحي رو انجام بده

 

رو يه يهودي؟ اونا اجازه دادن يه لهستاني يه يهودي رو عمل کنه؟

 

تا اونجايي که من ميدونم اونا گذاشتن اون بره
بهر حال، اون

 

مريضو آماده کرد
و عملو شروع کرد

 

اولين شکافو که داد
گروه مسلح

 

و به مريض شليک کردند بعدهم به دکتر رازيجا
و هر کسي که اونجا وجود داشت

 

خنده دار نبود؟

 

مريض هيچي نفهميد
چون بيهوش بود

 

نگفتم چيزاي بد نگو هنريک؟

 

شما ها چتون شده؟ها؟
حس شوخ طبعي تونو از دست دادين؟

 

.خنده دار نيست

 

ميدوني چي خنده داره؟
تو خنده داري، با اون کراوات مسخرت

 

از چي حرف ميزني؟
my tie have to do with anything?

 

ـ من اين کراواتو براي کارم لازم دارم
ـ کارت؟

 

ـ درسته من کار مي کنم
ـ پيانو زدن واسه يه مشت انگل

 

ـ انگلها
ـ بچه ها

 

ـ اونا حتي حاضر نيستند يه نگاه به مردمي بکنند...
ـ و تو منو يه خاطر بي عاطفگي اونا مقصر ميدوني؟

 

آره
چون هروز دارم ميبينم. اونا حتي توجهي به اين ندارند که
دوروبرشون چي ميگذره

 

ـ من آمريکايي ها رو مقصر ميدونم
ـ براي چي؟ واسه کراوات من؟

 

آمريکايي هاي يهودي رو
که تعدادشون هم در اينجا زياده

 

فکر ميکنن دارن چي کار ميکنن؟
مردم دارن اينجا ميميرن

 

.هيچي براي خوردن پيدا نميکنن

 

صرافاي يهودي بايد آمريکا رو وادار کنند
تا جنگ رو بر عليه آلمان علني کنه

 

!چراغا! چراغا

 

.چراغا رو خاموش کنيد

 

!يالا

 

!درو باز کنيد
مي خوايم بيايم تو

 

!درو باز کنيد

 

!وايستا

 

!تو، بلند شو! يالا

 

!بندازينش بيرون

 

...مامان

 

!يالا، بدويد

 

ـ من خواهر آقاي اسپيلمن هستم
.ـ برو تو. تو نه

 

ـ چيه؟
ـ بيا. وحشتناکه

 

ـ چيه؟
ـ دارن مردمو تو خيابونو شکار ميکنن

 

.اونا هنريکو بردن

 

برو خونه، باشه؟ برو خونه
من خودم درستش مي کنم

 

معذرت مي خوام.شما شوهر منو نديدين؟
ايزاک شرمن؟

 

ـ نه متاستفم
قد بلند، خوشتيپ، با ريش کوچولوي خاکستري

 

اگه ديدينش برام بنويس
فراموش نکني. ايزاک شرمن

 

اينجا چه اتفاقي افتاده؟

 

اونا نومو گرفتن
اونا رو مي گيرنو ميبرنشون جاهاي دور

 

با اونا چي کار خواهند کرد
ايمانم به خدا متوقف شده

 

.معذرت مي خوام. معذرت مي خوام

 

ايزاک؟

 

ايزاک؟

 

.ايزاک، من والدک اسپيلمن هستم

 

ـ هنريک اونجاست
ـ نديدمش

 

حرفمو باور کن
اونا دستگيرش کردند

 

ـ ميتوني کمک کني؟
!ـ حالا بهم احتياج داري. حالا احتياج داري

 

ميتوني کمکم کني؟

 

ـ خرج داره
ـ پول ندارم

 

پس کاري نميشه کرد
بايد به ما ملحق شي

 

ـ اونا بهم گفتند تو اينجا آدم با نفوذي هستي
ـ کي بهت گفت؟

 

مردمي که مي شناسم
اونا گفتند تو مرد مهمي هستي

 

...ايزاک

 

حالت چطوره؟

 

حالت چطوره
تو بانديت

 

!بمير

 

.اون ديوونه است

 

ـ سيگار مي خواي؟
ـ سيگار؟

 

.متشکرم

 

!همه چي درسته

 

.به نظر خيلي خوشحال مي ياد

 

.همه چي مرتبه

 

.همه چي مرتبه

 

!دستا بالا

 

.خوبه

 

!کمک! کمک

 

!بذار برم! کمک

 

ـ چرا گرفتنت؟
ـ حالا ميري پيش ايزاک هلر؟

 

من ازت خواسته بودم؟
تو بيروني نيستي؟

 

ـ از اون آشغال گدايي کردي؟
ـ من ازش خواستم به تو کمک کنه

 

چي بهش دادي؟

 

چي مي تونستم بهش بدم؟
هرچي زلوتي که واسه غذا ذخيره کرده بودم

 

ـ من ميتونم از خودم مراقبت کنم
ـ اينا تور رو ميبردن

 

از تو کاري بر نمي يومد
اونا منو مي خواستن، نه تو

 

جرا تو بايد تو کار آدماي ديگه دخالت کني؟

 

ـ تو ديوونه اي.مشکلت همينه
ـ به خودم هم ربط داره

 

چي شده؟
مريضي؟

 

.گرسنمه

 

گواهي اشتغال. اين يعني چي؟

 

...بايد يه گواهي اشتغال داشته باشي

 

تا بتوني براي آلمانيا تو ناحييه
يهود کار کني، وگرنه

 

ـ وگرنه چي؟
ـ تبعيد مي شي

 

ـ پس شايعه ها درست بودند
اونا مي خوان دوباره ما رو راه بندازن

 

.و براي کار ما رو به شرق بفرستن

 

اونا محله يهودي نشين کوچک رو هم خواهند بستـ
ـ اه، خداي من

 

والداک؟ والداک؟

 

فکر کردم براي برنامه هات در لندن و پاريس
و نييويورک و شيکاگو سفر کردي

 

ـ اين هفته نه
ـ به نظر آشفته مي ياي

 

شايعات رو شنيدي؟ اونا مي خوان مارو به
شرق ببرن

 

شايعه ها! شما ها با همه چيزخيلي احساسي برخورد ميکنيد
مشکل چيه؟

 

سعي ميکردم براي پدرم
گواهي اشتغال بگيرم

 

براي خودم و خانوادم گرفتم
اما يه دونم براي پدرم نياز دارم

 

ـ به همه شرکتها و مغازه ها سر زدم
ـ چرا نيومدي پيش من؟

 

نميدونستم شما تو اين کارين؟

 

.من نه ولي ماجرک ميتونه

 

ميتونيد کمک کنيد؟
من پولي ندارم

 

لطفا به ما توهين نکن
ميتوني يه کاري براش انجام بدي؟

 

فردا ساعت چهار
تو مغازه سالتاز باش

 

ديدي امروز چه شانسي داشتي؟

 

اين يه لحظه تاريخيه
:به خاطر همينه که من هميشه ميگم

 

به سمت نور نگاه کن
ـ بله ميدونم

 

ـ کمرت چطوره؟
ـ بهتره

 

بهتره؟

 

اگه سوال نکني ، بهتره

 

متشکرم
باعث خوشحالي منه.بهرحال کمکي نبود

 

متشکرم آقاي شالتس

 

.حداقل تو ناحيه يهود کار داريم

 

.هممون هم باهميم

 

همه بيرون
برين حيات

 

!راه بيفتيد

 

ما اينجا کارگر هسيم
ما گواهي اشتغال داريم

 

.صبر کن

 

.بيا اينجا

 

.برين اونور. عجله کنيد

 

.تو

 

.تو.تو

 

.تو

 

.تو

 

.تو

 

بقيه لباس بپوشيد
و پشت سر ما بياين

 

لوازمتون رو هم بيارين
در حد پانزده کيلو

 

مارو کجا ميبرين؟

 

.متاستفم، تمام سعيمو کردم

 

ـ فکر کردم گواهي ميتونه نجاتمون بده
ـ بسه والداک

 

بيا فقط دعا کنيم هنريک و هالينا
سلامت برگردند

 

ـ کجا داريم ميريم؟
ـ دارين ميرين سر کار

 

وضعتون خيلي بهتر از
اون محله متعفن خواهد بود

 

من چيکار کردم؟

 

چيکار کردم؟

 

!من چيکار کردم

 

يه بطري آب ندارين؟
داره ميميره؟

 

.بچم داره از تشنگي ميميره

 

ببخشيد
ـ متاستفم

 

شما آب ندارين؟ خواهش ميکنم
ـ ميشنوي چي دارم ميگم؟

 

ـ دارم بهت ميگم اين يه رسواييه
ـ مي شنوم

 

بذاريم اونا مارو به سمت مرگ ببرن
عين گوسفندي که به سلاخ خونه ميبرن

 

ـ اينقدر بلند نگو
ـ چرا بهشون حمله نميکنيم؟

 

نيم ميليون از ما اينجا هستند
ميتونيم اونا رو از منطقه خارج کنيم

 

حد اقل ميتونيم با عزت بميريم
نه اينکه يه لکه ننگ در تاريخ باشيم

 

چرا شما اينقدر مطمئن هستيد که اونا مارو به سمت مرگ مي برن؟

 

ميدونيد چرا مطمئن نيستم؟
چون اونا بهم خبر ندادن

 

ـ اونا ميخوان هممون رو از بين ببرند
ـ از من ميخواي چيکار کنم؟ بجنگم؟

 

براي جنگيدن ما به سازماندهي نياز داريم
نقشه، سلاح

 

حق با اونه. فکر ميکني بايد با
کاسه ويالونم بجنگم؟

 

آلمانيا کارگراي قوي
مثل مارو از دست نميدن

 

اونا مارو براي کار ميفرستن
اين امر واضحيه

 

.مطمئنا

 

به اين فلج نگاه کن، به اين آدماي پير
بچه ها. اونا مي خوان کار کنند؟

 

به خودت نگاه کن. تو مي خواي رو دوشت بار حمل کني؟

 

.هنريک! هالينا، هنريک

 

دلم تنگ شده
ميخواستم با شما باشم

 

!مي خواستم با شما باشم

 

.احمقانه است

 

چرا اينکارو کردم؟ چرا اينکارو کردم

 

.اعصابمو داغون کرده

 

ـ اون چيکار کرده، به خاطر خدا؟
ـ بچشو خفه کرده

 

اونا يه جايي رو براي پنهان شدن
پيدا کردن و رفتن اونجا

 

.بچه داشت گريه ميکرد که پليس رسيد

 

اون گريه بچشو با دستاش خفه کرد
و بچه مرد

 

يه پليس صداي خر خر کردن بچه رو موقع مرگ شنيد
و مخفيگاهشونو پيدا کرد

 

چي ميخوني؟

 

ـ اگر مارا خراش بدهيد، صدمه نخواهيم ديد؟
اگر مارا غلغلک بدهيد، نخواهيم خنديد؟

 

اگر به ما زهر بدهيد، نخواهيم مرد؟

 

و اگر به نا حق ما را آزار دهيد
نبايد انتقام بگيريم؟

 

.ـ واقعا مناسب بود
ـ بله . براي همين هم آوردمش

 

احمق. فکر ميکنه با پول چيکار ميتونه بکنه؟

 

.هي پسر، بيا اينجا

 

.بيا اينجا

 

ـ کاراملت چقدره؟
ـ بيست زلوتي

 

فقط براي يه دونه شيريني؟ فکر ميکني
با اين پول ميتوني چيکار کني؟

 

.بيست زلوتي

 

.ما بيست تا داريم

 

.فکر کنم من ده تا دارم

 

.پنج، ده ، بيست

 

هالينا؟
چيه؟

 

ـ الان براي گفتنش خيلي خنده داره اما
ـ چي؟

 

.کاش بهتر ميشناختمت

 

.متشکرم

 

!سپيلمن

 

؟بابا? بابا

 

؟مامان! هالينا

 

؟مامان! هالينا

 

فکر ميکني چيکار ميکني؟
من زندگيتو نجات دادم. فقط برو!برو!

 

!ندو

 

!انا

 

آنا!

 

.اونا دارن ميرن تو ديگ ذوب فلزات

 

ـ اين اينجا ميمونه
ـ بدش به من

 

داري چيکار ميکني؟
اون حامله است

 

والداک؟

 

چرا اينجايي والداک؟

 

...مثل اينه که

 

...ما

 

.همشون، همشون

 

.همشون

 

شايد اونا خوش اقبالن
هرچي زودتر بهتر

 

هنوز تموم نشده
ما براي چند روز ديگم اينجا ميمونيم

 

.تا مسائل فروکش کنه

 

من به يه پليس رشوه دادم
اون مي ياد اينجا

 

همه خبردار
قدم رو

 

!پيش به جلو

 

اه خداي من. هنوز بيرون نرفتيم
بايد دوسال طول بکشه

 

Don't get overexcited.

 

طلاست
قيمت خوبيه

 

اونو مي شناسي؟

 

خوشگله
کيه؟

 

اون يه خواننده است.خوب مي شناسمش
شوهرش يه بازيگره

 

آدماي خوبين
مي خوام باهاش حرف بزنم

 

فراموش نکن والداک
اگه بفهمن به يهوديا کمک ميکنن اعدامشون مي کنن

 

!همه به چپ

 

!قدم رو

 

ايست
خبردار

 

.آزاد

 

!به راست

 

.به جلو

 

.تو

 

.تو. تو

 

.تو

 

!روي زمين

 

!روي زمين

 

!به چپ

 

.قدم رو

 

چه مدته اينجاييم؟

 

.از شب گذشته

 

.خوشحالم ميبينمت

 

مي خوان آخرين گروهو ببرن

 

.کسي نميدونه معنيش چيه

 

ما يه نفرو فرستاديم بيرون
زيگمند، مرد خوبيه

 

بايد يه قطارو تا
خارج از وارسا تعقيب کنه

 

.برميگرده سوکالو

 

يه مرد بهش گفت راهها تقسيم شده
يه راه به شمت تربلينکاست

 

اون گفت هر روز قطاراي کرايه
مردمو ميبرن وارسا

 

به راه فرعي تربلينکا
و خالي برمي گردند

 

.هيچ حمل و نقل غذايي تا حالا اونجا ديده نشده

 

نزديک شدن افراد غير نظامي
به ايستگاه تربيلينکا ممنوعه

 

.اونا ما رو از بين مي برند

 

.خيلي براشون طول نمي کشه

 

شصت هزارتا از ما مونديم
از نيم ميليون

 

.بيشترشون جوونن.

 

.و اين بار ما مي خوايم بجنگيم

 

.در ترکيب خوبي قرار داريم

 

سازماندهي شده
آماده هستيم

 

....اگه به کمک نياز دارين من

 

!تو! بيا اينجا

 

!لعنتي

 

.متاستفم

 

.نميدونم داشتم به چي فکر ميکردم

 

!بگير

 

.ببرينش

 

.اميدوارم پيانو زدنت بهتر از حمل کردن آجر باشه

 

اگه همينجوري پيش بره
ديگه نميتونه دووم بياره

 

.ببينم چيکار ميتونم بکنم

 

.مشکل

 

!جمع شيد فقط يهوديا

 

جمع شيد
فقط يهوديا

 

لهستانيا به کارشون ادامه بدن
فقط يهوديا

 

.خبراي خوبي براتون دارم

 

شايعه هاي زيادي وجود داره
که ما خيال داريم

 

.شما رو منتقل کنيم

 

من بهتون قول مي دم که
حالا و در آينده

 

.چيزي برنامه ريزي نشده

 

به همين دليل، ما اعلاميه هايي
رو بر روي ديوار نصب مي کنيم

 

.تا حسن نيتمون رو به شما نشون بديم

 

شما بايد به يک نفر از خودتون راي بديد
تا اجازه داشته باشه

 

...روزانه به شهر بره

 

...و سه کيلو سيب زميني بياره

 

و يه قرص نان براي هر يک
از کارگرانتون

 

So, why should we do something
like this if we'd resettle you?

 

You can make good business
out of the things you don't eat.

 

اين چيزي نيست که شما يهوديا در اون مهارت داريد؟ پول ساختن؟

 

.مرخصند

 

اون يکي با نخ
بقيه با سيم بسته شده

 

!حالا

 

.مجارک

 

.يه زحمتي برات دارم

 

.مي خوام از اينجا برم بيرون

 

بيرون رفتنت آسونه
ولي وقتي از اينجا بري نجات پيدا کردنت خيلي سخته

 

.ميدونم

 

تابستون سال قبل، يه روز تو محله
زلان براما کار کردم

 

يه نفرو ديدم که مي شناختمش
يه دوست قديمي بود

 

.يه خواننده
شوهرش بازيگره

 

اسم و آدرسشونو يادداشت کردم
اگه هنوز اونجا باشن

 

جانيا گادلسکا و اندرو بجوسکي
آدماي خوبين

 

ميشه باهاشون تماس بگيري؟

 

تو هر روز ميري شهر
ازشون بخواه اگه ميشه منو از اينجا بيارن بيرون

 

يکم گچ داري؟

 

چرا کارتو ول کردي؟

 

اونتو چي داري؟

 

.ما اجازه داريم براي منطقه يهوديا غذا ببريم

 

.سه کيلو سيب زميني و نان

 

.بازش کن

 

ـ فقط سييب زميني و نونه
ـ داري دروغ ميگي. حقيقت نداره

 

- بازش کن

 

!سيب زميني

 

.شما يهوديا همتون مثل همين

 

...ما بهتون يه انگشت ميديم

 

.و شما همه دستو ميگيرين

 

اگه يه دفعه ديگه بهم دروغ بگي
.ميکشمت. شخصا

 

.دوستاتو پيدا کردم

 

ـ ديگه اونجا زندگي نميکنن
ـ تونستي باهاشون تماس بگيري؟

 

ـ براي رفتن آماده باش
ـ کي؟

 

ـ زود
ـ ايست

 

!لعنتي! لعنتي

 

صبر کن. اينجا چه خبره؟

 

.بگيريد

 

مي خوام بهتون يه ذره ادب ياد بدم
يهودياي کثيف

 

ميدوني چرا کتک ميخوري؟

 

ـ نه
ميدوني چرا کتک ميخوري؟

 

ـ چرا؟
ـ براي جشن گرفتن سال جديد

 

!قدم رو

 

!راه بيفتيد و بخونيد

 

!يه چيز خوب و حماسي بخونيد

 

!بلند و واضح

 

امشب به ما بپيونديد
و پشت سر عقاب سفيد حرکت کنيد

 

بايستيد و بجنگيد
دشمنان خونين ما

 

اي جنگ جويان
بياييد آنها را بسوزانيم و خاکستر کنيم

 

-

 

-

 

-

 

.بياين

 

.متاستفم

 

.خيلي کثيفم

 

وقت زيادي نداريم
بيا

 

.بايد عجله کنيم

 

.بگير. ببين اندازته

 

بايد تورو از اينجا ببريم. آلمانيا همينجوري
دارن به طور غير مشخصي همه رو ميگيرن

 

.يهودي، غير يهودي، هرکسي رو، همه رو

 

بهتره صورتتو اصلاح کني
از تيغ من استفاده کن. تو قفسه است

 

دنبال يکي از دوستانمون ميري
مارک گبزونسکي

 

.اونور شهره

 

امشبو اونجا ميموني
بعد ما يه جاي ديگه پيدات مي کنيم

 

ـ من برات غذا مي يارم
ـ خيلي خوب بريم

 

.بهت نشون ميدم کجا قراره بخوابي

 

.بايد تا فردا عصر اينجا بموني

 

ما يه آپارتمان برات داريم. نزديک ديوار يهودي نشين
اما امنه

 

.طبيعتا جاي راحتي نيست

 

.درست ميشه

 

.متشکرم

 

.بگير. بدش به من

 

.هر چقدر ميتوني برو نزديک جبهه آلمانيا

 

عبور ممنوع

 

.پرده ها رو ميکشم

 

.اما تو در طول روز اونا رو باز بذار.يادت نره

 

بايد کنار ديوار احساس بهتري داشت نه؟

 

.بله

 

اما گاهي وقتا هنوز مطمئن نيستم
کدوم طرف ديوارم

 

.مقداري نون، سيب زميني، پياز

 

دوباره مي يام
جونيا دوبار در هفته بهت سر مي زنه

 

برات نون مي ياره
و از حالت باخبره

 

.متشکرم

 

اين خيلي مهمه
در صورت اضطرار

 

فقط اضطرار
ميري به اين آدرس

 

منظورت چيه فراموش کردي؟

 

فکر ميکني منظورم چيه؟
فراموش کردم .منظورم فقط همينه

 

ـ ميدوني چيه ، تو با من مثل يه کثافت رفتار مي کني

 

ـ خوک! خوک
ـ هرزه

 

ـ خوک کثيف
ـ تو يه خوک کثيفي

 

.يکي بگير تا يکي بفهمي خوکه

 

ـ مثل يه فرشته ميزني
ـ پس چرا گوش نميدي؟

 

ـ دارم گوش ميدم
ـ دروغگو

 

.خوابت مي بره. خوکه

 

بياين بيرون

 

.پناه بگيريد

 

!تير اندازي کنيد

 

!پناه بگيريد! آتش

 

!يالا! گمشو

 

.حمله موفقيت آميز بود

 

...ساختمون

 

!برگرديد

 

.تير اندازي کنيد

 

.متشکرم

 

ـ ميخواستم زودتر بيام، اما
ـ نه متشکرم

 

هيچ کس فکرشو نميکرد
اينقدر طول بکشه

 

نميتونستم بيام بيرون
بايستي همينجا ميموندمو باهاشون مي جنگيدم

 

.والداک ديگه نگو. حالا ديگه همه چي تموم شده

 

.بهشون افتخار کن

 

ـ خدايا جنگو تمومش مي کنن؟
ـ بله

 

ـ آلمانيام همينطور
ـ اونا صدمه ديدن

 

اونا انتظارشو نداشتن. هيچکس انتظارشو نداشت
يهوديا دوباره مي جنگن

 

ـ کي بايد بدونه؟
ـ فايدش چيه؟

 

فايدش؟

 

.والداک ازت تعجب مي کنم

 

اونا با افتخار مردن اين فايدشه
و تو چيز ديگه اي ميدوني؟

 

حالا لهستانيا قيام کردن
ما اماده ايم

 

ما هم مي جنگيم
خواهي ديد

 

وسايلتو جمع کن
بايد بريم

 

چيه؟ چه اتفاقي افتاده؟

 

ـ من عجله دارم
ـ چي شده؟

 

پليس مخفي جنگ افزارامونو پيدا کرده
جانيا و اندرازي رو گرفتن

 

ميتونن اينجا رو هم پيدا کنند
بايد همين الان از اينجا بري

 

مي خواين کجا برم؟

 

.ببينيد ، من اينجا رو ترک نميکنم

 

ـ ميتونم شانسي اينجا داشته باشم؟
ـ اين تصميم خودته

 

اما وقتي به اينجا يورش اوردن
خودتو از پنجره بنداز بيرون

 

.نذار زنده بگيرنت

 

منم با خودم سم دارم
نميتونن منو زنده بگيرن

 

!باز کن

 

درو باز کن
يا به پليس زنگ مي زنيم

 

تو مال اين آپارتماني؟
ثبت نشدي

 

اين مال يکي از دوستامه. اومدم ببينمش
ولي مثل اينکه نيست

 

کارت شناسايي داري؟

 

ـ کارت شناساييتو ببينم
ـ باشه حتما

 

ـ ميخوام کارت شناساييتو ببينم
ـ چي شده؟

 

.اون يهوديه! يه يهودي

 

!جلوشو بگيرين

 

!نذارين بره بيرون
نگرش دارين

 

بله؟
آقاي گبسينسکي منو فرستادن

 

ـ والدک اسپيلمن
ـ دراتو

 

.بياين تو

 

.متاستفم

 

من اين آدرسو گرفتم
و دنبال آقاي جي کي ويچ مي گردم

 

مايکل جي کي ويچ
اون شوهرمه

 

.بياين تو

 

.بشين

 

.من به کمک احتياج دارم

 

.تا قبل از حکومت نظامي برميگرده

 

.من مخفي بودم

 

ـ به يه جايي براي موندن نياز دارم
ـ اون زود برمي گرده

 

ـ چند وقته ازدواج کردي؟
ـ بيشتر از يه سال ميشه

 

جوراک چطوره؟

 

.مرده

 

کي بچت به دنيا مي ياد؟
ـ کريسمس

 

...الان وقت خوبي براي داشتن بچه نيست اما

 

اين شوهرمه
والداک اسپيلمن

 

ـ مارک گبزينسکي فرستادش
ـ بله به خاطر مي يارم

 

اون گفت فقط اگه خيلي ضروري بود باهاتون تماس بگيرم

 

.نگران نباش

 

امشب نميتونيم شما رو ببريم
روي کاناپه مي خوابيد

 

.معذرت مي خوام

 

متاستفم
ميشه يه ذره نون بهم بديد

 

بله حتما
الان مي خوريم

 

.بشينيد لطفا. بشينيد

 

.متشکرم

 

.تو منطقه خاص آلمانيا هستي

 

اون روبرو بييمارستانيه که از
سمت روسيا صدمه ديده

 

و در کناري متعلق
به پليس سرييه

 

.جاي امنيه

 

درست در قلب
لانه شير

 

.هواتو دارم

 

هيچکس نميدونه تو اينجايي
پس حتي الامکان ساکت باش

 

همه چي خوبه؟

 

.متشکرم

 

اين آنتيک سالاکه
مواظبت خواهد بود

 

ـ حالتون چطوره؟
ـ حالتون چطوره؟

 

.متشکرم

 

من کليد دومي رو بهش مي دم.برات غذا مي ياره
و از حالت باخبره

 

اون با شبکه مخفي زير زمينيه
مرد خوبيه

 

ـ منو يادتون نمي ياد آقاي اسپيلمن؟
ـ فکر نمي کنم

 

تو راديوي وارسا
تکنسين بودم

 

.معمولا هر روز مي ديدمتون

 

ـ متاستفم، يادم نمي ياد
ـ مهم نيست

 

نگران چيزي نباشين
من بهتون سر مي زنم

 

حتما خوشحال مي شي بدوني
متفقين دارن آلمانو مي زنن

 

.شبها پشت سر هم

 

.کولونيا، هامبورگ، برلين

 

و فعلا روسيا اونا رو تو جهنم گذاشتن
اين شروع فرجامه

 

.اميدواريم همينطور شه

 

.بيا اينجا

 

.مواظبش باش

 

.خوبه . مواظب باش

 

هنوز زنده اي؟

 

.بيا. سوسيس و نون

 

هنوزم اون عرق روسي رو داري؟

 

ـ تا کي اين جريان ادامه داره؟
ـ خيلي طول نميکشه

 

.فکر کنم مبتلا به يرقان شدم

 

نگرانش نباش
فقط باعث ميشه بامزه به نظر بياي

 

پدر بزرگم وقتي يرقان گرفت
از معشوقش جدا شد

 

.مشروبتو بخور

 

چرا زودتر نيومدي؟
الان دو هفته گذشته

 

.مشکلات

 

.پول

 

براي خريدن غذا بايد پول
مي داشتم

 

به يه سري چيزا براي فروش نياز داشتم
آسون نيست

 

.بيا. اينو بفروش

 

.غذا مهمتر از زمانه

 

اه، آره مي خواستم بهت بگم
متحدين در فرانسه مستقر شدند

 

.روسييا بزودي اينجا مي رسند

 

.همه چيز آلمانيا رو به هم مي ريزند

 

.همين روزها

 

والداک؟

 

ميدونستم
ميدونستم اين اتفاق مي يفته

 

ـ ميرم دکتر بيارم
ـ نه نميتوني. خيلي خطرناکه

 

ـ دکتر لوزاک. ما ميتونيم بهش اعتماد کنيم
ـ مسخره است. اون يه متخصص اطفاله

 

ـ اون هنوزم يه دکتره
ـ نه

 

.تو بمون. من ميرم

 

.اومديم خداحافظي کنيم

 

.قراره پش مادرم تو اتواکس بمونيم

 

بچه رو قبلا اونجا فرستاديم
امن تره

 

ميگن شورش همين روزها
شروع ميشه

 

معنيش اينه که اون مرد سالاز
هم نابود ميشه

 

داشت از طرف تو از
تمام نواحي وارسا پول جمع ميکرد

 

ظاهرا مردم سخاوتمندانه بهش مي دادند
پس حتما يه مبلغي جمع کرده

 

.خداي من

 

کبد اندازه يه توپ تا اطراف مثانه
ملتهب شده

 

.اما زنده ميمونه

 

- Untranslated subtitle -

 

ـ ميتونيد دوباره ببينينش؟
ـ کي ميدونه

 

ـ دکتر، متشکرم
ـ حرف نزن، استراحت کن

 

.خيلي ممنونم که اومديد

 

.برات يه مقدار غذا اورديم

 

الان يه چيزي برات آماده مي کنم
بعدش ما بايد بريم

 

.نارنجک ميندازم

 

.يه مرد زخمي اونوره

 

.بيا اينجا

 

!مواظب باش! مواظب باش

 

ـ ميرم کمک بيارم
ـ عجله کن

 

!زودباش! تختو بيار

 

!برگرد داخل

 

.برو بيرون، از خيابون برو بيرون

 

همين الان برين بيرون! آلمانيا ساختمونو محاصره کردند

 

.يه نفر ..... يه نفر بهم کمک کنه

 

حالت خوبه؟
گردو خاک خيلي زياده

 

من اينورو ميگردم
نگران نباش

 

!مواظب باش

 

ـ هنريک؟
ـ دارم ميگردم

 

کسي اينجا نيست؟

 

ـ بيا پايين
ـ باشه، دارم مي يام

 

.يالا بريزشون روهم

 

.پرتش کن

 

.بايد همه جارو علامت گذاري کنيم

 

.زودباش

 

اينجا چيکار ميکني؟

 

کي هستي؟

 

ـ متوجه هستي؟
ـ بله

 

چيکارميکني؟

 

...ـ من داشتم

 

.سعي ميکردم اين قوطي رو باز کنم

 

اينجا زندگي ميکني؟

 

اينجا کار ميکني؟

 

.نه

 

چه کاره اي؟

 

...من

 

.من يه پيانيست بودم

 

پيانيست؟

 

.بيا اينجا

 

.يه چيزي بزن

 

اينجا خودتو مخفي کردي؟

 

يهودي؟

 

کجا خودتو مخفي کردي؟

 

.تو اتاق زير شيرووني

 

.بهم نشون بده

 

چيزي براي خوردن داري؟

 

....طبق اين مطلب خيلي مهمه که

 

!خبردار

 

ـ آزاد
ـ آزاد

 

يهودي؟

 

.خواهش ميکنم

 

اون تير اندازيا چه معني ميده؟

 

.روسها اون طرف رودخونه هستند

 

بايد يه دو هفته اي صبر کني
بيشتر طول نميکشه

 

ـ چي شده؟
ـ ما داريم ميريم

 

روس ها اينجان؟
ـ هنوز نه

 

.نميدونم چطور ازتون تشکر کنم

 

.از خدا تشکر کن، نه از من

 

،اون خواست که ما نجات پيدا کنيم. حداقل
بايد اينو باور کنيم

 

.بيا . بگيرش

 

ـ شما چي؟
.ـ من يکي ديگه دارم. گرمتر

 

وقتي اين مسائل تموم شه
ميخواي چيکار کني؟

 

دوباره تو راديوي لهستان
پيانو مي زنم

 

.اسمتو بهم بگو

 

.شايد موسيقيتو گوش دادم

 

.اسپيلمن

 

.براي يه پيانيست اسم کامليه

 

!آلمانيا!آلمانيا

 

.شليک نکنيد، من لهستانيم

 

!من لهستانيم

 

ـ دستاتو بالا بگير بيا بيرون
ـ خواهش ميکنم. ازتون استدعا ميکنم

 

شليک نکنين، شليک نکنيد
ازتون خواهش ميکنم، من لهستانيم

 

!بيا پايين

 

.خواهش ميکنم

 

.اون لهستانيه

 

.بله، درسته

 

اون کت لعنتي براي چيه؟

 

.سردمه

 

نگاشون کنيد
آلمانياي لعنتي

 

!قاتلا! قاتلا

 

ـ حرومزاده هاي کثيف
ـ خونخارا

 

!ـ حرومزاده ها
ـ به خودتون نگاه کنيد

 

هر چي داشتم ازم گرفتين
من. يه نوازنده

 

ويالونمو ازم گرفتين
روحمو

 

نوازنده؟

 

تو يه نوازنده اي؟

 

...تو ميدوني

 

يه پيانستو به نام اسپيلمن ميشناسي
از راديوي لهستان

 

ـ البته که ميشناسمش
ـ من بهش کمک کردم خودشو مخفي کنه

 

.بهش بگو من اينجام

 

.ازش بخواه بهم کمک کنه

 

ـ اسمت چيه؟
ـ هانسنف

 

چي؟

 

.همينجا بود. يقين دارم

 

.خوب، الان اينجا نيست

 

من فرياد کشيدم، باهاشون بدرفتاري کردم، به اين کارم افتخار نميکنم
اما اين کاريه که کردم

 

همينجايي که تو وايستادي
ايستاده بودم

 

يه سيم خاردار اينجا بود
و
اين آلماني به سمت من اومد

 

ـ اسمشو نفهميدي؟
ـ نه

 

از کارخونه ميپرسم. شايد اونا چيزي بدونن

 

والداک اسپيلمن به زندگي در وارسا ادامه داد تا در ششم ژانويه سال 2000درگذشت.او 88سال داشت.

 

اسم افسر آلماني کاپيتان ويليام هاسفلد بود.

 

طبق اطلاعات بدست رسيده، او در يکي از اردوگاههاي جنگي زندانيان هيئت اتحاد جماهير شوري در1952 درگذشت.